• وبلاگ : زندگي مشترك من با طعم شكلات
  • يادداشت : روزانه هام
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    من که از اول بارداريم کارو بوسيدم گذاشتم کنار...به استرسش نمي ارزيد...در خودم نميديدم فکر بچه و کار و زندگي رو همزمان تحمل کنم...راستش از پرستارا هم ميترسم
    پاسخ

    اره دقيقا بهترين کار همينه واقعا از پرستار نگو که دلم خونه امان از پرستار بد... دلم ريش ميشه...خدا خودش يه فرجي کنه

    چه باحال که اينقد خوب قلقشو ميدونيو بهش غذا ميدي

    منم دلم باقلوا و چاي خواست سر راهم کجا باقلوا داره ؟ ايشالا که همه کارات جفت و جور شه

    تا قبل عيد

    پاسخ

    به به پيشاگ خانوم اينقدر بايد براش ادا در بيارم تا يه لقمه غذا بخوره يکي ببينه از خنده غش ميره آخي باقلواي خوچمزه اي رو تازگي ها کشفيديم از در خونمون اينقده خوبه جاتون خالي البته ميتونم برات بگيرم بفرستما؟ ممنونم اميدوارم گره کار همه آدما باز بشه خيلي زود