• وبلاگ : زندگي مشترك من با طعم شكلات
  • يادداشت : بعد از يکسالگي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + فرزانه 
    واي چقدر سختي کشيدي رها جان
    حالا خدا رو شکر رزا جون از ده روزگيش شب ها تا صبح ميخوابيد قشنگ ، فقط دو سه باري بيدار ميشه شير ميخوره و باز راحت ميخوابه
    اتفاقا هر وقت غر ميزدم همه تو خانواده بهم ميگفتن تو برو خدا را شکر کن که بچه ت عين يه ادم بزرگ شبا تا صبح ميخوابه
    اخه خواهر خودم سر بچه ش خيلي اذيت شد چون شبها تا صبح گريه ميکرد
    پاسخ

    من کلا دوس دارم شيريني هاش رو مرور کنم کم پيش مياد از سختيا بنويسم خواب خوب ني ني ها و خوب غذا خوردنشون از رحمت هاي بزرگ الهي به مامان هاست خخخخ ني ني جان منم شبا ميخوابيد فقط ماجرا ار اونجا شرو ميشد که نميتونست خودشو سير کنه خوابش عميق و سنگين نميشد
    + پيشاگ 

    شما سي تا پست بزار عزيزم مجججلي نيس

    ميدوني رها من يه چيزيو متوجه نميشم

    حالا مثلا خانم دکترم عين تو ميگه

    خيلييييييييييييييييي سخت بود ولي شيرينه

    من لا درک

    پاسخ

    شروع يه زندگي جديد با يه آدم جديد چقد عجيب و متفاوته اصن فکرشو ميکردي با يکي ازدواج کني که با همه اينکه غريبست اينقد دوسش داشته باشي و براش جونتو بدي تو زندگي باهاش سختي و شيريني رو با هم تجربه کني و در عين حال عاشقش باشي حتي تو سختيا؟؟؟ چقد همسرجانت رو دوس داري؟ عاشقشي مگه نه؟ عشقي که ادم به ني ني ش داره هم همينجوريه عميييييييييق خيلي عميقه با همه سختياش عاشقشي عااااااااااشقش ميشي يني خدا يه کاري ميکنه هر روز عاشق تر بشي يه جور عجيييييييب