• وبلاگ : زندگي مشترك من با طعم شكلات
  • يادداشت : نباتونه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام رها جون
    منم اين حس رو به محلمون که فقط يکسال توش زندگي کردم و بهترين سال عمرم بود دارم، فکر ميکني چندسالم بود اون موقع؟ فقط يازده سال! از يازده سالگي تا دوازده سالگي اونجا بودم!
    خيلي خيلي خوب درکت ميکنم. خدا رو شکر خونه فعليت رو دوست داري، تازگيها خونم دلم رو زده و خيلي ناراحتم از اين بابت، البته وقتي حال دلم خوب باشه عشقم به ديوارهاي خونه ام هم بيشتر ميشه اما وقتي حالم بد باشه يا کسي مثلا بگه چقدر خونه کوچيکه و بچه همش به در و ديوار ميخوره خيلي انرژِي منفي ميگيرم ازش.
    من جاي تو باشم اول فريزرم رو خالي ميکنم از غذاهاي قبلي بعد آشپزي ميکنم، بخصوص وقتي حوصلش رو ندارم.
    پله نوردي نبات! الهي بگردم، منم خاطره دارم از پله نوردي نيلا زمانيکه زير دو سال بود
    چه زود گذشت
    چشن سه تايي هم نوش جونتون، الهي که هميشه کنار هم خوش و سرزنده و خوشبخت باشيد
    پاسخ

    عزيزممم حتي تو يه سال هم عاشق محله شد و بهش تعلق پيدا کرد.... ميدوني کلا ملت هر جايي و هر جوري زن گي کني بالاخره يه چيزي واسه گفتن دارن زياد به خودت نگير...خدا رو شکر خونه مال خودتونه... بچه ها هر کاري کنن کسي نمياد بهتون ايراد بگيره...خونه بچه داري هر چي هم بزرگ بازم واسه بچه کوچيکه ...بچه فضاي باز ميخاد که خوب تو تهران خونه حياط دار کجا گير مياد؟؟؟من باشم همين جوابو ميدم به هر کي بگه جاي بچه ها کمه.‌‌ دلشون بايد شاد باشه... غذا هم آنچه گذشت خورديم نظرم نظرته خخخ
    الهي قربونش برم من
    دلم ضعف رفت براش که
    چقدر براش وقت و انرژي ميذاري رها جان
    از صميم قلبم تحسينت ميکنم، تو يه مامان فوق العاده و يه همسر عالي هستي
    نبات رو از طرف من ببوس حسابي، من اين بچه رو خيلي دوست دارم
    پاسخ

    سلام سلام چطوري؟؟؟ واي ممنونم چقد ازم تعريف کردي گاهي خيلي حوصله ميکنم و دل به دلش ميدم گاهي هم به زور تحمل ميکنم گاهي هم کارد به استخون ميرسه قاطي ميکنم براش..‌ منظورم اينه که هميشه اوضا گل و بلبل طوري نيس...نبات رو ميچلونم شمام گلدونه ها ببوس از طرف من