سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی مشترک من با طعم شکلات

نظر

دیروز روز پر چالشی بود

عید بود و ما از شب قبل برنامه ریزی کردیم ظهر بریم بیرون سه تایی پیکنیک...

از ظهر نمیدونم چرا مدام نبات و همسرجان پیچیدن به پر هم... تا برگشتیم و غروب ... ادامه داشت..‌

غروب که همسرجان از من هم عصبانی شد و رف تو اتاق...نبات هم غصه دار... من هم... هم عصبانی هم غصه ناک..‌

اینم از روز عیدمون...

باد و طوفان و گلدون خوشکل شده ی رو تراس هم که پرت شد همه چی بدتر شد...حالا سه تامون واسه گلدون قشنگمون هم غصه دار و عصبانی بودیم...

خلاصه که عیدتون مبارک

باشیم و باشید سال بعد ماه رمضون رو ببینیم...

گفته بودم عاشق نماز روز عیدم...

اذونش و قنوتش....‌

آخ که چقد دلم میگیره....

تا سال بعد.....