سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی مشترک من با طعم شکلات

نظر

اومدیم با نبات و دوچرخه اش تو حیاط

نسبت به دو هفته پیش سواریش خیلی خوب شده...

وختی نگاش میکنم قند در دلم هم میخوره و شیرین میشم

مثه عسل

چشماش میدرخشه و میخنده و از  ته دلش خوشحاله

جای خودشو بین دوستاش پیدا کرده و باهاشون خوشحاله...

چقد براش خوشحالم که با بچه ها خوشحاله

دوسشون داره و برای بازی باهاشون مشتاقه...

برا دوستش که باهم دوچرخه سواری میکنن تعریف میکنه که من میخام تابستون برم شمال 

دوستش میگه من میخام برم شهربازی نبات میگه من دیروز رفتم( راس میگه) دوستش میگه من میخام برم استخر... نبات میگه منم میخام با بابام برم... خلاصه دارن باهم پسرونه جیک جیک میکنن

نبات میگه من بت منم دوستش میگه بت من ها بدن... نبات میگه نه بت من ها به آدما کمک میکنن خخخخ

همونا که خودم بش گفتم....

چقدددددد دوسش دارمممممم خدایاجان....

صدای خنده های الکی طوریه دلبریش پیچیده...

داره از دخترا دلبری میکنه بچه پررو...

هنو هیچی نشده...زود نیس آخه؟؟؟؟؟

مریضیه نباتم طولانی شده و عوارض گوشی داده!!!!! و نمیدونم کی قراره خوب شه و مارو راحت بزاره‌...

خدایاجان همه بچه ها رو تو پناه خودت بگیر سلامت باشن و همیشه شاد و خوشحال و امن باشن بوس بهت