نمیدونم چرا هی مینویسم هی منو از صفحه میاره بیرون
امیدوارم اینبار دیگه درست بشه
سلاملکوم
دیروز که نشد عین آدم چار کلوم بحرفم
ببینم امروز چطوره اوضاع
نشستم تو دانشگاه
گاهی خیلی واسه هم خالیبندی میکنن دانشجوها
خندم میگیره...
نه فقط بروبچز لیسانس ها
دکترا ها بیشتر!!!!
نمیدونم چرا تلاش دارن واسه هم اینقد کلاس بزارن...
زشته والا...
خودشون نمیدونن از بیرون چطور به نظر میان....
بیخیال جاج کردن کافیست!
اومدم یه سر بزنم به بروبچ...
بعدم کارمو انجام بدم و برم..
چن روزیه که مودم بدجوری پایینه
روزمرگیا سر جاشه ها
ولی خودم از اعماق تهم خوب نیستم...
شاید چند هفته بشه...
نمیدونم والا
نباتم دلم براش تنگ شده
چن روزیه لباس زیر هاش رو میشوره خودش بعد میره رو تولت فرنگی پهن میکنه رو حوله خشک کن....
غش کردم براش...
میگه خودم شستم قدم رسید خخخ
یا میره پای سینک با یه سری چیز میز آب بازی کنه مثلا پیمانه مولتی ویتامین و سرنگ و قطره چکون...
هی خودشو از سینک میکشه بالا آبو باز کنه... ینی عاشقشم...
اینقد فسقلیه ...
یا دیروز رفته جارو برقی اورده
بعد رفته رو چارپایه که کلید محافظ پریز رو که رو ماکرو هست برداره.... شانس اوردم دفعه های پیش یه حدسایی زده بودم گذاشته بودمش اون ته ته....
یا مثلا در یخچالو باز میکنه چارپایه میزاره از مخزن الِآبنبات ابنبات بر داره خخخخ
یا قرص منو بده بهم...
یا ....
کلی وروجک کاری که به نظرم از جهاتی خیلی نا امنه و از جهاتی استقلالش رو دوس دارم...
یا میره از کشو ذرت برمیداره برا پفیلا کردن
بعد میگه میتونیم پفیلا درست کنیم
بعد ماهی تابه میاره
من روغن میریزم یه کم نمک اضافه میکنه زیر زیرکی تلاش میکنه گاز رو روشن کنه که خوب من میترسم شعله بکشه به صورتش که دقیقا جلو گازه... جیغ جیغ میکنم بعد میگه بچه های تو سن من فقط باید شعله های عقبی رو روشن کنن یا کم کنن یا خاموش کنن...
کلشو بکنم.... اینجوری که میگه میخام قورتش بدم بخورمش...
بعد منو راهنمایی میکنه که چجوری پفیلا ها رو هم بزنم که شکوفه بشن!!!
یا مثلا کشتی کج میبینه با باباش دیوونه بازی در میارن...
وحشی بازی...
دوچرخه سورای هم که عشقشه
و بازی با بچه های همسایه ها
جیغ خوشالیش منو ذوقولی میکنه
دیگه.... عاشقشم
بوش رو دوس دارم
ذوقشو
خنده های از رو جلب توجهش رو
یه مدل دیگه خنده هم داره که از ته دلشه و ریسه میره ینی دیوونشم ...
دوسش دارم
همه ی امید منه این یه وجبی