سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی مشترک من با طعم شکلات

نظر

اینقده ذهنم شلوغه که نمیدونم چه کنم

اصن تمرکز ندارم

الانم نشستم تو دانشکده

لپ تاپمو اوردم ولی نیاوردم بالا که توش چارکلوم سر دل صبر اختلاط کنم

دارم با گوشی میپستم

خوب بزار ببینم از کجا بنویسم...

اوم

خوب کلاسام یه دونه بیشتر شد علیرغم میلم قبولیدم چون ساعتش بعد از اون یکی کلاسم بود و درس هم همون بود....

یه کم ریسرچ رو باید جدی تر بگیرم

چن تا کار کامپیوتری دارم 

خونه نیاز به گرد گیری و جارو برقی داره

آینه ها هم باید تمیز بشن

سرویسا مثه همیشه تمیزن اما بد نیس اساسی و حسابی تمیز بشن

کمد و کتابخونم مرتب بود دوباره نامرتب شده از بس چیز میز از زیر دست نبات جم کردم ریختم توش

تراس و شیشه ها وای وای هستن

روتختیا و ملافه هام بشورم و گاز رو تمیز کنم در نهایت پاره پوره ام ولی تا بخام پا رو پا بندازم از تمیزی لذت ببرم دوباره بایر برگردیم از سر خط گرد گیری و جارو و ....از اول شرو میشن 

خیلی هم وات د ف.... طوری...

بگذریم

نبات جدیدا مقاومت خاصی در برابر غذا نشون میده... خوب میخام آشپزی جداگونه واسه نبات رو آروم آروم کنسل نومایم ولی این بشر خیلی گارد داره

کوکوسبزی نمیخورم خورشت کرفس نه دوس ندارم مرغ نمیخورم و .... اوه بخام بشمرم تا صب طول میکشه

همسرجان دیشب بش میگف غذا همینه و فلانو ...

ایشون میگف نه نمیخام میخوام گشنه بمونم ... دلم ریش میشدا...

بگذریم

کوتاه نیومدیم

گفتم حداقل یه گاز بخور ببینی اصن چه مزه ایه بعد نخور...

خورد بعد کم کم یه دونه از کوکوها رو خورد و دیگه هیچی...

دیگه اینکه دارم سریال دیس ایز آس رو میبینم

خرده نگیرید فارسی نوشتم اسمشو

کج و کوله میرفت یه جای دیگه مجبور شدم مجبوووور

خلاصه

خوشم اومد بسی

فصل سومم

انگار شیش فصله

اوممم

دوس ندارم تموم بشه دوسش میدارم

و چقدر گاهی با بعضیا کاراکتر ها حس نزدیکی دارم

خوب دیگه برم ببینم چه غلطی میکنم شاید بتونم بازم بیام