سلام بیتوت های کیوتم
چطور مطورید؟
عاقا من آخر هفته چرا هیچی ننوشتم زشت نیس؟
بزار ببینم دیروز پیروزا چیکارا کردم یه ریپورت ریز بدم
چهارشنبه که در جریانید به تلفن کاری کذشت و نتیجه هم نداشت... تصمیم گرفتم شنبه حضوری برم ( اینو اینجا داشته باشید...)
پنجشنبه صب به نیایش مال گردی گذشت... بر گشتنی هم دم ظهر بود یه کم دس دس کردیم ناهار چه کنیم که از بیرون قیمه و مرغ و کوبیده گرفتیم عاقا خیلی با کیفیت حال کردم.... ناهار رو زدیم رست کردیم یه کم کارای خونه و عصرشم یادم نیس...
جمعه صبم مثلا قرار بود بریم پیکنیک کنیم صب رفتیم آش و هلیم و نون خریدیم پارک دم خونه رفتیم با اینکه هنوز حدود 10 بود چققققققد گرررررم بود 11 و نیم بود برگشتیم خونه... ناهار از قبل داشتیم زدیم و رست کردیم عصرم به خیابون گردی گذشت... شبم با همسر جدول حل کردیم.. عاقا یادم رفت بگم فیلم کنت مونت کریستو رو چند شب تیکه تیکه دیدیم قشنگ بود ...
دیروزم که قرار بود برم دانشگاه و قرار بود نبات رو ببرم پیش دبستانیش و خودم برم و برگزدم که عاقا ایشون دم در مهد چنان منو پشیمون کرد که نگم اصن... برگشتیم تو ماشین یه کم نستیم و من بازم دس به تلفن شدم از شانس نبات عاقاهه جواب داد و باز گف فعلا فلان کردیم صبر کن یه ساعت دیگه بهت میگم چی شد و ... باز همونجا دم مهد تو ماشین نشستیم یه 45 دقیقه بعدم برگشتیم خونه و به نباتم گفتم فعلا صب میکنیم اگه اقاهه گف باید برم دیه میریم شما رو میزارم مهد و میرم و زودم بر میگردم که از شانس نبات طرف گف صبر کن تا آخر هفته.... خوشال بر گشتیم خونه و در کمال آرامش برق رف...
ناهار قیمه پزیدم با سیب زمینی و برنج...
عصرم یه کم کتابامو خوندم ... آخر هفته هم یه 40 صفحه ای خونده بودم از هزارو دویست و نمیدونم چقد صفحه که میخواستم تا آخر خرداد بخونم تموم کنم الان 700 و اندی خوندم.... کند پیش میره ... امیدوارم بتونم تا آخر مرداد تمومشون کنم
اون یکی کارام هم برنامه نویسی بود... اگه یادتون باشه... کتابامو تاجاهای مورد نظر رسوندم و بقیش رو بی خیال می شم دارم اون یادداشتامو دوره میکنم و میخوام وارد فاز جدید بشم...البته یه کم از کتابام مونده که نوت بر نداشتم اونم کم کم باید تو مرداد تموم کنم
کار اصلیم تو این چند روز باقی مونده از تیر اینه که مطالب مناسب برای فاز جدید مطالعم پیدا کنم و کم کم دستی به پروزه هه برسونم... توکل بخدا ببینم چه گلی می تونم بزنم به سرم...
با اجازه تون فعلا...
پ.ن. یه چیزی یادم اومد دوس داشتم در موردش بنویسم میزارمش برای پست بعدی ( که امیدوارم بتونم امروز بنویسمش)
ماچ ماچ