زندگی مشترک من با طعم شکلات
با سلام
اکنون که با دلی آرام و قلبی مطمئن چهل رو رد کردم و وارد دهه بعدی زندگی که شمارش از دستم در رفته و اصنم عمدا به جزییاتش ورود نمیکنم و اصن همین که هست طوری در خدمتتونم
سوالی دارم از شمایان
فی الواقع آیو ا کویسشن!!!
به کودکی که در پنج و نیم سالگی سعی در اوس سازی مامان خود دارد را چه می نامند؟
لازم به یاداوریست وی وختی میخاهد از زیر کارهای خود با زیرکی شانه خالی نوماید
مثلا میخاد اب بخورد تنبلی اش میشود برود آب بیاورد یا تنبلی اش میشود خودش ریخت و پاشش را جم کند یا مثلا سفره یا بشقاب خود را بردارد یا اصن هر چیهرررر چی
میگوید عزیییییزم آخه میخام عزیزدلم بهم آب بده
یا میخوام مامان قشنگ و مهربونم فلان کارو بکنه
یا میخام عشق قشنگم فلان کنه ...
الانم که من دوش گرفتم اومدم بیرون میگه
بههه عزیزممم چه بوی خوبی میدی انگار رفتی تو حوض گلگلی!!!!
نگفتین وی را چه مینامند؟؟
ایا یه کم برابکار گیری روشهای گول مالی زود نیس؟
قبلنا مامان باباها ما رو گول مالی میکردن نه ما اونا رو
اینچنین من توذهنمه ینی غلطه؟؟؟؟
با سلام
اکنون که با دلی آرام و قلبی مطمئن چهل رو رد کردم و وارد دهه بعدی زندگی که شمارش از دستم در رفته و اصنم عمدا به جزییاتش ورود نمیکنم و اصن همین که هست طوری در خدمتتونم
سوالی دارم از شمایان
فی الواقع آیو ا کویسشن!!!
به کودکی که در پنج و نیم سالگی سعی در اوس سازی مامان خود دارد را چه می نامند؟
لازم به یاداوریست وی وختی میخاهد از زیر کارهای خود با زیرکی شانه خالی نوماید
مثلا میخاد اب بخورد تنبلی اش میشود برود آب بیاورد یا تنبلی اش میشود خودش ریخت و پاشش را جم کند یا مثلا سفره یا بشقاب خود را بردارد یا اصن هر چیهرررر چی
میگوید عزیییییزم آخه میخام عزیزدلم بهم آب بده
یا میخوام مامان قشنگ و مهربونم فلان کارو بکنه
یا میخام عشق قشنگم فلان کنه ...
الانم که من دوش گرفتم اومدم بیرون میگه
بههه عزیزممم چه بوی خوبی میدی انگار رفتی تو حوض گلگلی!!!!
نگفتین وی را چه مینامند؟؟
ایا یه کم برابکار گیری روشهای گول مالی زود نیس؟
قبلنا مامان باباها ما رو گول مالی میکردن نه ما اونا رو
اینچنین من توذهنمه ینی غلطه؟؟؟؟
سلامون علیکوم
خیلی کلافه و بی حوصله نشستم از صب
کلاسم هم فقط دو تا دانشجو اومده بودن یه ساعته فرستادمشون برن...
الانم نشستم برای کلاس بعدی...
فک نکنم کسی پیداش بشه...
میگم
من همیشه مثله چشمهام به همسر جان اعتماد داشتم...
جدیدن یکی دو باره یه چیزی ازش میشنوم که نمیدونم باید چه فکری بکنم راجع بهش..
فقط ... باید مشکوک بشم بش؟؟
خودش میخاد که اعتماد نداشته باشم دیگه؟؟